درود بر همراهان عزیز

عکس – گزارش

گزارش مصور یا «عکس-گزارش» چیست؟ گاهی ترکیب بندی یک عکس بی نظیر چنان نیرو و غنا ، و چنان محتوای درخشانی دارد که همین یک عکس خودش یک گزارش کامل است. اما چنین موردی به ندرت پیش می آید. عواملی که در مجموع می توانند جرقه هایی به بیرون بپراکنند ، اغلب پراکنده اند _ یا از نظر زمان و یا فضا_ و گرد هم آوردن آن ها بزور ، نوعی «صحنه پردازی» است ، و من احساس می کنم که تقلب است. اما اگر عکس گرفتن از «هسته» و همینطور جرقه های بر جهنده از موضوع امکان پذیر باشد، این را عکس-گزارش می توان نامید ؛ و صفحه مجله در خدمت به هم پیوستن عوامل مکملی خواهد بود که در چندین عکس پراکنده اند.

«عکس گزارش» عمل مشترک مغز و چشم و قلب را شامل می شود. هدف این عمل مشترک ، ارائه محتوای رویدادی در حال رخ دادن ، و انتقال تاثیرات است. گاه یک رویداد واحد می تواند به خودی خود و از نظر جزئیاتش چنان غنی باشد که لازم است در جستجوی راه حل مسائلی که مطرح می کند ، به گرد آن حرکت کنید ؛ زیرا دنیا حرکت است ، و آدم نمی تواند در برخورد با چیزی که حرکت می کند ایستا بماند. گاه در عرض چند ثانیه عکس در ذهن آدم ساخته می شود ؛ و ممکن است این کار چند ساعت یا چند روز هم طول بکشد. اما هیچ طرح استاندارد شده ای در کار نیست ، و نه الگویی که بتوان بر اساس آن کار کرد. باید با تمامی مغز و چشم و قلب ، هوشیار و آماده بود؛ و بدن باید انعطاف پذیر باشد.

هرچیزی همانطور که هست دارای چنان کارمایه وافری است که عکاس باید در برابر وسوسه آزمودن همه آنها مقاومت کند. بریدن از کارمایه خام زندگی ، ضروری است: بریدن و بریدن، اما بریدم با قوه تشخیص و تمیز کامل. عکاس در ضمن کار باید به آگاهی دقیقی از آنچه می خواهد ارائه کند برسد. گاه آدم احساس می کند که قوی ترین عکس ممکن از یک موقعیت یا صحنه خاص را گرفته است؛ با این وجود می بیند که اجبارا دارد عکس می گیرد، چون نمی تواند پیشاپیش اطمینان داشته باشد که آن موقعیت، یا صحنه، دقیقا چگونه میخواهد جریان یابد. باید در کنار صحنه بماند تا مگر باز عناصر متشکله آن موقعیت از میان هسته جرقه بزنند. در عین حال، نکته اساسی آن است که از عکسبرداری مانند یک مسلسل چی، و تحمیل ضبط بیهوده صحنه ها به خودش پرهیز کند، چرا که این کار حافظه اش را مغشوش خواهد کرد و دقت و صحت کل گزارش را از میان خواهد برد.

حافظه خیلی اهمیت دارد، بخصوص در رابطه با به یاد آوردن هر عکسی که عکاس در ضمن تاخت و تاز به سرعت خود صحنه گرفته است. او همچنان که هنوز در برابر صحنه رویداد حضور دارد، باید یقین حاصل کند که چیزی را از قلم نینداخته است، که معنی کل صحنه را متجلی ساخته است، زیرا پس از آن دیگر خیلی دیر است. عکاس هرگز نمی تواند صجنه را به عقب برگرداند تا دوباره از تمامی آن عکس بگیرد.

ادامه دارد…